گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است

چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است

جانا به حاجتی که تو را هست با خدا

کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است

ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم

آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است

ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست

در حضرت کریم تمنا چه حاجت است

محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست

چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است

جام جهان نماست ضمیر منیر دوست

اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است

آن شد که بار منت ملاح بردمی

گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است

ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست

احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است

ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار

می داندت وظیفه تقاضا چه حاجت است

حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود

با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است

رام گوهر فروشگاه نگین سنگ قیمتی جواهرات زیورآلات گوهر دریا حافظ پادشاه  عاشق

رام گوهر فروشگاه گوهر . نگین سنگ قیمتی جواهرات زیورآلات گوهر دریا هخامنشی حافظ عاشق

دل صخره های سر به فلک کشیده آن که در زبانلری «تاپو» نامیده می شود، محل نگهداری آذوقه مردمان این منطقه و کوچندگانی بوده، که قدمت آن به هزاره های پیشین و مردم غارنشین می رسد.

همچنین بلندترین آبشار شهرستان دلفان نیز در دامنه کوه مهراب واقع شده است. این آبشار که در زبان این دیار به آن داله لانه (آشیانه عقاب ها) می گویند با ارتفاع یکصد متر زیبایی این کوه را دو چندان کرده است.

ساختار دره های ریز و درشت این کوه حاصل فرسایش لایه های شیلی و نرم فرسای سازند گورپی است، همچنین در این منطقه با رخنمون های زیبایی از سازندهای کشکان و امیران مواجه می شویم.ساختار دره های ریز و درشت این کوه حاصل فرسایش لایه های شیلی و نرم فرسای سازند گورپی است،